السلام علیکم و رحمه الله أعوذ بالله السمیع العلیم من الشیطان اللعین الرجیم، بسم الله الرحمن الرحیم، الحمد لله ربّ العالمین، والصّلاهُ والسّلامُ علی سیّد الانبیاء والمرسلین حبیبِ اله العالمین أبی القاسم المصطفی محمّد، صلّی اللّه علیه و آلِه الطّیبین الطّاهرین، المعصومین المکرمین، الهداهِ المَهدیین. اوصیکُم عِبادَاللّه وَ نَفسی بِتَقوی اللّه. در بحث آرامش بین […]

السلام علیکم و رحمه الله
أعوذ بالله السمیع العلیم من الشیطان اللعین الرجیم، بسم الله الرحمن الرحیم، الحمد لله ربّ العالمین، والصّلاهُ والسّلامُ علی سیّد الانبیاء والمرسلین حبیبِ اله العالمین أبی القاسم المصطفی محمّد، صلّی اللّه علیه و آلِه الطّیبین الطّاهرین، المعصومین المکرمین، الهداهِ المَهدیین.
اوصیکُم عِبادَاللّه وَ نَفسی بِتَقوی اللّه.
در بحث آرامش بین زن و شوهر، اعتماد و اطمینان زن و شوهر نسبت به هم را مطرح کردیم که براساس آیه هُنَّ لِباسٌ لَکُمْ وَ أَنْتُمْ لِباسٌ لَهُنَّ، عرض کردیم که بایشد زن و شوهر حافظ اسرار هم باشند. باید عیب های همدیگر را بپوشانند و نقاط قوت هم را بیان کنند تا اعتماد بین آنها بیشتر شود. در بیان نکات آیه در ویژگی های لباس و تشبیه زن و شوهر به آن، گفتیم که یک: لباس ها مختلف است، پس برخوردهای زن و شوهر و کلام و گفتگو و سخن آنها هم باید در جاهای مختلف، متفاوت باشد و این را تقریبا مفصل خدمتتان توضیح دادیم.
دوم اینکه لباس از وسایل شخصی و اختصاصی هر کسی است. معمولا لباس ها مربوط به خود انسان است و معمولا کسی لباس خودش را به دیگری نمی دهد؛ خصوصا لباس هایی که مماس و چسبیده به بدن است؛ زن و شوهر هم همین طور؛ مخصوص هم هستند؛ اختصاص به هم دارند؛ وقتی که زن و شوهر، زن و شوهر شدند، عقد کردند و محرم شدند، این زن مخصوص این شوهر است و این شوهر مخصوص همین زن است. من نمی توانم این بحث را زیاد باز کنم ولی سربسته بعضی از نکات را می گویم و مسائل فکر کنم تقریبا واضح و روشن است. حال این زن و این مرد وقتی محرم شدند، زن و شوهر شدند و اختصاصی هم شدند، اجازه ندارند خودشان را به غیر و بیگانه عرضه کنند. لباس جذاب، زیبا، لباس چسبان مخصوص منزل است و اتاق مخصوص زن و شوهر؛ درست این تشبیه را نگاه کنید، نباید این لباس بیرون از منزل پوشیده شود تا دیگران و بیگانگان از این نوع پوشش لذت ببرند. این زن اختصاصی این مرد است؛ مثل لباس اختصاصی خودش است، مخصوص خودش است و در منزل باید پوشیده شود. وقتی اختصاصی شد نباید این زن خودش را به بیگانه عرضه کند، به دیگری عرضه کند. بله! لباس تا زمانی که در مغازه است و کسی مالک آن نشده، همه انسان های روی زمین، همه چند میلیارد انسان روی کره زمین می توانند بیایند به تماشای این لباس و این لباس را بخرند؛ ولی وقتی یک نفر این لباس را خرید دیگر مخصوص همان یک نفر می شود. زن همین است؛ تا زمانی که دختر و مجرد است، هزاران نفر می توانند به خواستگاری اش بروند و تقاضای ازدواج کنند ولی وقتی ازدواج کرد دیگر کار تمام شد؛ وقتی ازدواج کرد کسی دیگر حق ندارد به سمتش برود، براندازش کند، نگاهش کند، دست به او بزند، چون اختصاصی یک نفر شده، مخصوص یک نفر شده، هر آنچه هم که بناست اتفاق بیفتد برای این زن در مسائل زناشویی، آن هم مخصوص یک نفر است، و البته از آن طرف مرد هم به همین صورت است، مرد هم اختصاصی همان زنی است که به عقدش درآمده یا زن به عقدش درآمده، اینها مسائل و نکات بسیار دقیق و ظریفی است که متأسفانه ما فرصت بیان آن و توضیح بیشتر آن را نداریمش.؛ولی همین قدر فکر کنم در این قسمت کفایت کند و موضوع روشن شده؛ زن و مردی که تشبیه به لباس شدند در قرآن از زبان خداوند متعال یعنی اختصاصی هم هستند، مخصوص هم هستند و دادن به بیگانه در لباس ممنوع است و زن و شوهر هم عرضه خود به دیگران را هم باید ممنوع بدانند و به تعبیر شرع حرام است و هر کسی باید در حوزه و حیطه و عرصه خودش فعالیت داشته باشد و کار اختصاصی بین زن و شوهر کند و عرضه و خودنمایی خود به دیگران ممنوع و حرام است.

خدایا همه ما را نسبت به تکالیف مان آشنا بفرما؛ خدایا محبت بین زنان و شوهران را هر روز بیشتر بفرما؛ خدایا عفت و پاکدامنی بین خانواده ها را هر روز بیشتر بفرما؛ خدایا به زن و مرد ما توفیق درک متقابل عنایت بفرما؛ خدایا عاقبت امر همه ما، فرزندان ما، جوان های ما، ختم به خیر بفرما؛ خدایا عبادت های قلیل ما را به احسن وجه و کثیرا قبول بفرما؛ تا ما را نیامرزیدی از دار دنیا مبر؛ خدایا توفیق عبادت و بندگی و توفیق ترک معصیت به همه ما کرامت بفرما؛ خدایا لباس شفا و عافیت به تن همه بیماران، منظورین بپوشان؛ لباس زیبای فرج به قامت رعنای امام عصر بپوشان؛ ما را از سربازان خوبش قرار بده؛ چشمان گنهکار ما را به جمال نورانیش روشن و منور بفرما؛ مقام معظم رهبری، صحت و سلامتی، تندرستی، طول عمر و نفوذ کلمه عنایت بفرما؛ مقام شهداء و امام شهداء عالیست، متعالی بفرما؛ نقشه دشمنان به خودشان برگردان؛ پروردگارا همه گذشتگان مؤمنین و مؤمنات ببخش و رحمت فرما.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
وَالْعَصْرِ ﴿۱﴾ اِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ ﴿۲﴾ إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ ﴿۳﴾
صدق الله العلی العظیم

بسم الله الرحمن الرحیم
أحمدُه و أستعینه و أؤمنُ به و أتوکلُ علیه و أشهدُ اَن لا اله الا الله وحده لاشریک له و أنّ محمداً عبده و رسوله ارسله بالهدی و دین الحق، اللهم صلّ و سلّم و زِد و بارک علی علیٍ أمیرالمومنین و وصیّ رسول ربّ العالمین و علی فاطمه الزهراء سیده نساءالعالمین و علی الحسن و الحسین سیّدی شباب اهل الجنه و علی علی بن الحسین و محمدبن علی و جعفربن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمدبن علی و علی بن محمد والحسن
بن علی و الحجه القائم المنتظر عجّل الله تعالی فرجه و سهّل الله مخرجه.
مجددا خودم و همه شما نمازگزاران، برادران و خواهران را به رعایت تقوای الهی دعوت می کنم.
اولین مطلب اینکه امروز سوم اسفند، سالروز کودتای انگلیسی رضاخان در سال ۱۲۹۹ است. فقط یک اشاره بسیار کوتاه داشته باشم که از این سال، رضاشاه وارد عرصه سیاسی کشور شد و البته با طراحی دولت استعماری انگلیس؛ چهار سال بعد هم به پادشاهی رسید و تا سال ۱۳۲۰ و بعد از آن هم پسرس تا سال ۱۳۵۷ به این پادشاهی دست پیدا کردند و کشور را در اختیار داشتند و مستعمره انگلیس و بعد هم آمریکا شدند. خیانت هایی که این پدر و پسر به کشور کردند، متأسفانه خیلی زیاد است. البته در فضای مجازی شما شاهد هستید که از خدمات این پدر و پسر زیاد می گویند، تعریف و تمجید زیاد می کنند، گاهی مقایسه می کنند و به نفع آنها هم رأی می دهند. بله! کسی منکر خدمات نیست، بارها گفتیم هر کسی که یک مسئولیتی قبول می کند لابد خدماتی دارد، انصاف را باید رعایت کنیم، این پدر و پسر خدمت هم به این کشور و مردم کردند ولی خیانت ها چه می شود؟ وقتی نوبت به خیانت ها می شود، آدم می خواهد آنها را بشمارد و احصاء کند، اصلا نمی شود مقایسه کرد با آن خدماتی که آنها انجام دادند. خیانت ها در عرصه های مختلف، در زمینه های مختلف، من فقط یک بخش از خیانت های این پدر و پسر را خدمتتان عرض می کنم و آن بخشش خاک ایران و سرزمین ایران به همسایگان است. آن وقت شما یک مقایسه بسیار کوچک انجام دهید، ببینید که آیا می شود به اینها گفت که به کشور خدمت کردند و آیا قابل مقایسه با نظام اسلامی و انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی ایران است یا نه؟ ببینید در پیمان سعدآباد و بعد از آن قسمتی از مناطق سوق الجیشی غرب کشور را به ترکیه دادند؛ فرصت نیست که من ریز همه را بیان کنم، قسمتی از شرق کشور را به افغانستان دادند؛ در جنوب، اروندرود را به عراق دادند و غیره و ذالک؛ که امروز وقتی یک جوان منصف به تاریخ و پیشینه کشور نگاه می کند، جغرافیای کشور را می بیند که وسعت بسیار عظیم از این کشور به خاطر بی عرضگی اینها از کشور ما جدا شده، واقعا گریه می کند. حتی آن جوانی که انقلابی نیست، بوی انقلاب نبرده، هیچ چیز از انقلاب سرش نمی شود، وقتی نگاه می کند در همین گذشته نزدیک، کشورش جدا شد و خاکش به بیگانه داده شد، گریه می کند. اما در انقلاب شما نگاه کنید، ما هشت سال جنگیدیم، هشت سال تمامِ جهان روی سر ما ریختند که ما را از بین ببرند، ما ده ها هزار جوان دادیم، خون دادیم، جانباز دادیم، ولی یک وجب از خاک کشور را به بیگانه ندادیم، حال کدام خدمت است؟ کدام خیانت است؟ اصلا قابل مقایسه است که متأسفانه ذهن جوانان ما را با همین اراجیف مشغول می کنند که در گذشته چه شد؟ چه شد؟ چه شد؟ ارزاق چه شد؟ جایگاه ما چه شد؟ موقعیت ما چه شد؟ نه! امروز ما مشکلات داریم، اما از هویتمان پاسداری و حفاظت کردیم؛ ارزش اصیل ایرانی ما و اسلامی ما خوشبختانه حفظ شده و این باعث افتخار است. فقط خواستم یک اشاره کوتاهی داشته باشم که مردم ما و جوان های ما بدانند که الان چه خبر است؟ در گذشته چه خبر بود؟

نکته بعدی اینکه روز چهارشنبه هشتم اسفند، روز امور تربیتی و تربیت اسلامی است. این روز را گرامی می داریم؛ باز هم خیلی خلاصه خدمتتان عرض کنم، تربیت مبنا و اساس در هر فرد و جامعه است. انسانی که پایه تربیت نداشته باشد، انسان نیست؛ ولو در ظاهر شکل و قالب آدم و انسان داشته باشد. هویت انسان به تربیت است؛ اما اگر این تربیت، تربیت دینی و اسلامی باشد، سعادتمندی دنیا و آخرت را در پی خواهد داشت. پس اول باید تربیت را پی ریزی کرد، بنیان نهاد، بنیان و اساس و ریشه را تقویت کرد و بعد به مسائل دیگری که بر مبنای تربیت در انسان و زندگی انسان شکل می گیرد، پرداخت؛ یعنی به سبک زندگی پرداخت و آن هم سبک زندگی دینی و اسلامی. عزیزان! یک طرفه نمی شود؛ یک طرفه امکان ندارد که ما بیاییم به تربیت بپردازیم، سبک زندگی را فراموش کنیم؛ سبک زندگی را به آن بچسبیم، تربیت و آن ریشه و اساس را فراموش کنیم. هم باید پایه و اساس را درست کرد، هم باید ریشه را محکم کرد، تقویت کرد و هم باید به شاخ و برگ زندگی و حیات انسانی پرداخت؛ یعنی هم تربیت در کودکی و هم سبک زندگی و درست زندگی کردن در بزرگسالی. اینها دوتا در کنار هم اول و آخر باعث سعادتمندی انسان در دنیا و آخرت خواهد بود.
نکته پایانی اینکه روز سه شنبه، بیستم جمادی الثانی، سالروز ولادت باسعادت بی بی دو عالم حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیهاست؛ روز میلاد حضرت امام رحمه الله علیه هم است و روز زن و هفته بزرگداشت مقام مادر. به همه مسلمانان عالم و مردم شریف ایران و شما عزیزان بزرگواران و به ساحت مقدس قطب عالم امکان حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف و مقام معظم رهبری تبریک عرض می کنم. در بیان مناقب و فضایل حضرت زهرا سلام الله علیها زبان ها الکن است، واقعا الکن است، نه اینکه تعارف باشد، به خاطر اینکه بعضی از فضایل و مناقب و ویژگی ها، فوق ادراک ماست؛ به تعبیری اصلا قابل درک برای ما نیست یا به تعبیری عقل بشری و مادی به درک حقیقت فاطمه سلام الله علیها قد نمی دهد و انسان نمی تواند حقیقت حضرت زهرا را درک کند و بشناسد. من فقط یک جمله راجع به حضرت زهرا سلام الله علیها خدمت عزیزان عرض کنم.
یا مُمْتَحَنَهُ امْتَحَنَکِ اللّهُ الَّذی خَلَقَکِ قَبْلَ أَنْ یَخْلُقَکِ، فَوَجَدَکِ لِمَا امْتَحَنَکِ صابِرَهً، اول زیارت نامه حضرت زهراست؛ ای امتحان داده! ای آزمایش شده! اول خداوند او را توصیف به ممتحنه می کند.
قبل از اینکه من فرصت توضیح و تفسیر داشته باشم، خدمتتان عرض کنم که چگونه فاطمه زهرا به این مقام رسید؟ مقام بسیار بزرگی که تمام عالم به آن فخر و مباهات می کنند؛ از پیامبراعظم گرفته تا علی بن ابی طالب تا ائمه معصومین علیهم السلام که فاطمه را الگو و اسوه برای همه بشریت معرفی کردند. چگونه حضرت زهرا به این مقام رسید؟ آیا چون معصوم بودند به این مقام رسیدند؟ یا نه چون به این مقام رسیدند معصوم شدند و مقام عصمت را پیدا کردند؟ چرا این مقام و جایگاه مخصوص اینهاست؟ مقام عصمت مال این چهارده نفر است؟ آیا دیگران نمی توانستند و نمی توانند به این مقام برسند، به این جایگاه دست پیدا کنند؟ آیا اختصاصی همین چهارده نفر است؟ جریان چیست؟ آیا تبعیضی خداوند قائل شده که یک عده خاص و محدود یک مقام بسیار رفیع و منیع داشته باشند و بقیه انسانها پیرو شوند و اصلا فوق درک آنها باشد و نتوانند به آن جایگاه و مقام برسند؟ و سوال هایی از این دست… .
دقت کنید من بناست خیلی خلاصه در یکب دو جمله خدمتتان عرض کنم، خداوند متعال قبل از خلقت مادی و بشری و انسانی، حضرت زهرا را در عوالم مختلف امتحان کرد؛ در عالم ذر و در خلقت نوریه و مسائلی که در اینجا مطرح می شود. وقتی حضرت زهرا را خداوند امتحان کرد، دید که حضرت فاطمه از این امتحان سربلند بیرون آمد، آن وقت فاطمه اش کرد. آن وقت فاطمه، فاطمه شد. بعد از موفقیت در آن امتحان الهی، قبل از این خلقت بشری، فاطمه به این مقام رسید. وقتی امتحان داد، حضرت زهرا را به این مقام رساند، فَوَجَدَکِ لِمَا امْتَحَنَکِ صابِرَهً.

مشکلات بسیار زیادی که در سر راه حضرت زهرا قرار داد، وقتی فاطمه بر همه آنها صبر کرد، او را صابر یافت، به مقام صبر رسید؛ آن وقت این مقام را به او داده، پس مقام، مقام الکی نبوده که یکجا خداوند به او عنایت کرده، بدون هیچ پیشینه ای، نه! مقدمات بسیار زیاد نیاز بوده که همه طی شده تا به این مقام رسید. حال ما چطور؟ ما انسانها چطور؟ اگر خداوند از ما امتحان می گرفت مثل این امتحان، آیا ما موفق نمی شدیم؟ آیا ما جواب مثبت نمی دادیم؟ آیا ما نمی توانستیم بعد از آن به آن مقام برسیم یا نه؟ و ده ها سوال دیگر.
فیض روح القدس ار باز مدد فرماید
دیگران هم بکنند آنچه مسیحا میکرد ‎
پس اشکال در اینجاست که خداوند ما را امتحان نکرده، اگر ما را امتحان می کرد، ما سربلند می شدیم و موفق می شدیم و به مقام های عالی و شاید عالی مثل اینها هم می رسیدیم. اما دقت کنید، یک جمله خیلی خلاصه بگویم، خداوند ما را امتحان کرد، خداوند از ما امتحان گرفت، خداوند در عالم ذرّ و در عالم دیگر قبل از این خلقت مادی و انسانی و بشری از ما پیمان گرفت، وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّکَ مِنْ بَنی‌ آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلی‌ أَنْفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّکُمْ، خدا از همه ما پیمان گرفت، أَلَسْتُ بِرَبِّکُمْ، آیا من خدای شما نیستم؟ من پروردگار شما نیستم؟ همه ما گفتیم: قَالُوا بَلی، همه تصدیق کردیم، حالا، الان ما چه کاره هستیم؟ همه ما در عالمی قبل از این عالم با خدا تعهد کردیم و عهد و پیمان بستیم، أَ لَسْتُ بِرَبِّکُمْ، قَالُوا بَلی، همه تصدیق کردیم، اما الان چه؟ آیا واقعا بر آن عهد و پیمان با خدا هستیم یا نه؟ آیا به آن عهدی که در روز الست با خداوند بستیم، بر آن عهد هستیم یا نه؟ خیلی فرق میان ما و میان ائمه معصومین علیهم السلام است. آنها بر عهد و پیمانشان بودند ولی ما متأسفانه هر روزمان یک رنگی است، هر روزمان یک چیز دیگر است، از بی دینی و بی خدایی گرفته تا خداپرستی دروغین که متأسفانه ما داریم؛ اول به خودم می گویم، از خداپرستی اولیه و ادعایی گرفته تا الان به بی دینی و لاابالیگری، همین مردمی که یک روز به خدا تعهد دادند؛ خیلی فرق است. خدا ما را در همان بوته آزمایش قرار داده، اما چرا؟ این خدا می دانست و می داند که من در فردای آن روز در این عالم چند مرده حلاجم و دست به چه کارهایی که نمی زنم، چه دروغ هایی که نمی زنم، چه تهمت هایی که نمی زنم، چه بی آبروهایی که الی آخر. ببینید که این انسان انجام می دهد. شما کجا سراغ دارید که یک درصدی از این خلاف ها را ائمه معصومین نعوذبالله انجام دهند؟! اسوه هستند، نمونه هستند، فاطمه در این امتحان نه تنها موفق شد، نمره قبولی گرفت، بلکه به مقام صبر رسید و فَوَجَدَکِ لِمَا امْتَحَنَکِ صابِرَهً، بعد از این مقام است که خداوند در این عالم مقام های عالی را به اینها ارزانی می کند. اینها اسوه و الگو هستند برای همه بشریت خصوصا برای خانم ها، بانوان، زنان و دختران مسلمان که ان شاءالله همه از اینها الگو بگیریم در دنیا و آخرت؛ ان شاءالله سعادتمند شویم. امیدواریم هرچه زودتر با ظهور فرزندش، زائر قبرش در مدینه منوره باشیم، ان شاءالله.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ ﴿۱﴾ فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ ﴿۲﴾ ِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ ﴿۳﴾
صدق الله العلی العظیم
و السلام علیکم و رحمه الله و برکاته