خطبه های نماز جمعه ۲۸/۱۰/۹۷ شهر هچیرود به امامت حجت الاسلام و المسلمین دکتر سیدمجتبی رسولی جویباری

خطبه اول

السلام علیکم و رحمه الله

أعوذ بالله السمیع العلیم من الشیطان اللعین الرجیم، بسم الله الرحمن الرحیم، الحمد لله ربّ العالمین، والصّلاهُ والسّلامُ علی سیّد الانبیاء والمرسلین حبیبِ اله العالمین أبی القاسم المصطفی محمّد، صلّی اللّه علیه و آلِه الطیبین الطاهرین، المعصومین المکرمین، الهداهِ المهدیین.

اوصیکُم یَا عِبادَاللّه وَ نَفسی بِتَقوی الله .

در بحث ویژگی های همسر خوب، اخلاق خوب را مطرح کردیم و آیه۲۱ سوره مبارکه روم را و عرض کردیم که روح آیه لِتَسْکُنُوا إِلَیْهَا است یعنی ازدواج و همسر مایه آرامش است. براساس این آیه اولین و مهم ترین نقش همسر، آرمش دهی و آرامش بخشی است. دقت کنید، نقش ها، حقوق و وظایف بین زوجین زیاد است؛ اما مهم ترین آنها آرامش دادن به هم است. اولین و مهم ترین وظیفه و نقشی که زن یا مرد نسبت به هم دارند، آرامش دادن به هم است. باز هم جا دارد من تأکید کنم به اینکه اولا آرامش با آسایش فرق می کند. ثانیا آرامش دادن مثل آرامش دادن به فرزند نیست؛ یعنی نوازش کردن و دلداری دادن و دست به سر و صورت کشیدن نیست. آن آرامش مدنظر بین زوجین به این معنا نیست که به همدیگر دلداری دهند و همدیگر را نوازش کنند. قبلا عرض کردم که آسایش برخورداری از مادیات و رفاهیات است. آسایش یعنی راحتی در زندگی، داشتن امکانات، ثروت، مال و منال، تفریحات، این جور چیزها را آسایش می گویند که داشتن اینها برای انسان و برای زندگی خیلی خوب است که انسان در آسایش باشد. ولی آرامش یک امر کاملا درونی است. آرامش یعنی رضایت قلبی؛ حال دقت کنید، آنچه از ایمان و اعتقاد و اعتماد و اطمینان به همدیگر از درون انسان می جوشد، به آن آرامش می گویند. ایمانی که زن و شوهر نسبت به هم دارند؛ اعتقاد و باوری که نسبت به هم دارند؛ اعتماد و اطمینانی که نسبت به هم دارند؛ باعث سکینه درون و آرامش درون می شود؛ این امر را به آن آرامش می گویند. ببینید، آرامش هیچ ربطی به دارایی و نداری ندارد؛ به فقر و غنا ندارد؛ چه بسا افراد بسیار فقیری که آرامش دارند و افراد ثروتمند و سرمایه داری که در عین آسایش فراوان، آرامش ندارند. آسایش لذت جسم و بدن انسان است و آرامش لذت درون و روح و جان آدمی. اما یک نکته، خیلی مهم است، آیه معروفی داریم که می فرماید: أَلَا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوب، که یاد خدا، ذکر خدا، مایه آرامش است. ولی آیه ای که ما داریم روی آن بحث می کنیم، می فرماید: ازدواج و همسر مایه آرامش است. لِتَسْکُنُوا إِلَیْهَا، این دو آیه چه می خواهد بگویند؟! آیا با همدیگر تلافی دارند؟ با همدیگر تضاد دارند؟ دو مطلب است، آیه اول می فرماید: یاد خدا مایه آرامش است؛ آیه مورد بحث می گوید: همسر لِتَسْکُنُوا إِلَیْهَا، مایه آرامش است. جریان چیست؟ یک توضیح بسیار مختصر می دهم، و آن اینکه آرامش مراتبی دارد، آرامش درجاتی دارد، به تعبیری شدت و ضعف دارد، یکی از مراتب آرامش ازدواج و تشکیل خانواده است و آن رضایت قلبی بین زن و شوهر است؛ اتفاقی که می افتد که باعث آرامش می شود، این است که زن و شوهر در پناه هم پس از ازدواج و تشکیل خانواده به صورت شرعی وقتی به همدیگر پناه می آورند، در پناه هم قرار می گیرند و در کنار هم قرار می گیرند، به آرامش می رسند. پس آرامش زن و شوهر، زن و مرد، پس از ازدواج و تشکیل خانواده رسمی و شرعی با وجود شرایط بین هم دو نفر به آرامش می رسند و آن رضایت قلبی است. ولی آرامش الهی، تَطمَئِنُّ القُلُوبُ، آن تسلیم در برابر خداوند متعال است.

در بحث زن و شوهر تسلیم معنا ندارد؛ بلکه رضایت و با هم بودن و پشتیبان هم بودن و در پناه هم بودن و با هم در یک مسیر حرکت کردن و به یک هدف رسیدن است. اما در آن آرامش الهی، تسلیم محض در برابر خداوند متعال مطرح است که اگر انسان تسلیم خداوند باشد، خداوند به انسان پاداش آرامش می دهد. هُوَ الَّذی أَنزَلَ السَّکینَهَ فی قُلوبِ المُؤمِنینَ، اگر انسان با خدا باشد، خداوند سکینه را در قلب انسان مؤمن نازل می کند و آن را آرامش می رساند. اما یک مرتبه بالاتر از این سکینه هم در قلوب مؤمنین خداوند به انسان عنایت می کند و آن تَطمَئِنُّ القُلُوبُ است. مراتب بالای ایمان به خداوند متعال و تقوای الهی است. دقت کنید، که علاوه بر ایمان و تقوای قوی، ذکر مدام می طلبد. این خیلی فرق می کند، ذکر مدام، أَلا بِذِکرِ اللَّهِ تَطمَئِنُّ القُلُوبُ؛ ذکر و یاد همیشگی خداوند باعث آرامش قلب انسان می شود. پس این دو با هم منافات ندارند؛ هر دو به سمت آرامش و سوی آرامش دارند اما مراتب یکی در حد نازله انسانی است که رضایت قلبی بین دو شخص پس از طی مراحلی خاص است؛ اما آن تسلیم در برابر خداوند متعال در مرتبه اعلای رضایت قلبی خداوند از انسان است که پاداش آرامش به این انسان مؤمن باتقوا عنایت می کند.

خدایا آن ایمان واقعی و تقوای حقیقی و آرامش باطنی به همه ما عنایت بفرما؛ توفیق عبادت و بندگی و ترک معصیت به همه ما کرامت بفرما؛ تا ما را نیامرزیدی از دار دنیا مبر؛ فرج امام زمان نزدیک بفرما؛ همه مریض ها، منظورین، شفا عنایت بفرما؛ مقام معظم رهبری، جایگاهشان، مقامشان، عالیست، نفوذ کلمه اش را هر روز بیفزای؛ خدایا مقام شهداء و امام شهداء عالیست، متعالی بفرما؛ نقشه دشمنان به خودشان برگردان؛ خدایا همه گذشتگان، مؤمنین و مؤمنات ببخش و رحمت فرما.

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

وَالْعَصْرِ ﴿۱﴾ اِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ ﴿۲﴾ إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ ﴿۳﴾

صدق الله العلی العظیم

خطبه دوم

بسم الله الرحمن الرحیم

نَحمدُه و نستعینه و نؤمنُ به و نتوکلُ علیه و نشهدُ اَن لا اله الا الله وحده لاشریک له و أنّ محمداً عبده و رسوله ارسله بالهدی و دین الحق، اللهم صلّ و سلّم و زِد و بارک علی علیٍ أمیرالمومنین و وصیّ رسول ربّ العالمین و علی فاطمه الزهراء سیده نساءالعالمین و علی الحسن و الحسین سیّدی شباب اهل الجنه و علی علی بن الحسین و محمدبن علی و جعفربن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمدبن علی و علی بن محمد والحسن

بن علی و الحجه القائم المنتظر عجّل الله تعالی فرجه و سهّل الله مخرجه.

مجددا خودم و همه شما نمازگزاران، برادران و خواهران را به رعایت تقوای الهی دعوت میکنم.

این هفته حلول ماه بهمن را داریم که خدمت همه عزیزان تبریک عرض می کنم. ماه بهمن، ماه بسیار بزرگی است؛ ماه بزرگ پیروزی انقلاب اسلامی است. انقلابی که قرن ها تلاش و زحمت پشت سرش است. از عصر ائمه معصومین علیهم السلام تلاش برای برقراری حکومت اسلامی آغاز شد؛ تا رسید به عصر حضرت امام رحمه الله علیه. در عصر حضرت امام برای رسیدن به این حکومت اسلامی، ده ها هزار شهید تقدیم شد؛ ده ها هزار خون ریخته شد و انسان های بسیار زیادی زندانی شدند، شکنجه شدند، تبعید شدند تا این پیروزی به دست آمد و حکومت اسلامی مستقر شد؛ خدای را شاکر و سپاسگزاریم. اما قطعا شکر این نعمت بسیار بزرگ، تشکر لسانی و زبانی نیست؛ شکر نعمت بزرگ انقلاب این است که باید از انقلاب اسلامی حراست و حفاظت کنیم. به تعبیر حضرت امام نگذاریم که این انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بیفتد. یک جمله ای حضرت امام دارد، پشتیبان ولی فقیه باشید تا به مملکت شما آسیب نرسد. این جمله بسیار عجیب است و رمز و راز ماندگاری انقلاب همین است. اگر ما ده ها هزار شهید دادیم با پشتوانه چندین قرن از عصر ائمه تا حضرت امام توانستیم این پیروزی را به دست بیاوریم، دو چیز برای ما خیلی مهم است که باعث حفظ و حراست این انقلاب می شود و رمز ماندگاری، دوام و استمرار انقلاب محسوب می شود، حضور در صحنه مردم، زیر چتر و پرچم ولایت و رهبری و غیر از این هم راه دیگری وجود ندارد؛ یعنی مردم همه باید در صحنه باشند اما در یک مسیر باید حرکت کنند. اگر جناح های مختلف، احزاب مختلف، تفکرات و گرایش های مختلف داریم همه آنها سر جای خودشان محترم، اما مسیر انقلاب یک مسیر بیشتر نیست؛ راه انقلاب یک راه بیشتر نیست؛ راهی که بناست این انقلاب را سالم به انقلاب جهانی امام زمان متصل کند، انقلاب با ولایت فقیه است؛ انقلاب با آرم و پرچم ولایت فقیه است؛ انقلاب ما مُهر ولایت فقیه باید روی سرش باشد، تأیید شود، بعدا امام زمان قبولش کند. مردم باید در صحنه باشند، پشتیبان این نظام و انقلاب باشند؛ اما زیر چتر ولایت و رهبری و غیر از این راه دیگری وجود ندارد و هر کسی غیر از این هم ادعایی داشته باشد، هر کسی با هر نام و عنوانی باشد، قطعا نه تنها پذیرفته نیست بلکه منفور ملت هم خواهد بود.( تکبیر حضار )

حادثه هواپیما و شهادت تعدادی از عزیزانمان را تسلیت می گوییم که برای حفظ این نظام و دستاوردهای این نظام همه دارند شبانه روزی تلاش می کنند و در مسیر خدمت به مردم جانشان را هم فدا می کنند و هیچ کس حاضر نیست و راضی نیست که چنین اتفاقی برای کسی و برای خدمتگذاران بیفتد؛ یک ضایعه است، خدمت همه عزیزان و ملت شریف و رهبر معظم انقلاب تسلیت عرض می کنیم.

روز دوشنبه چهاردهم جمالی الاولی سالروز رحلت حضرت آیت الله شیخ عباس قمی است. از اینکه عالَم اسلام مدیون و مرهون علما و تلاش و زحمت آنهاست، شکی نیست. در واقع علما مجاهدت کردند، در مقابل دشمنان اسلام، دشمنان دین و قرآن ایستادند، در مقابل دشمنان اهل بیت ایستادند و مقاومت کردند و میراث گرانبهای الهی را حفظ کردند و الحمدلله به ما رساندند. یکی از عالمان با اخلاقِ بااخلاص، مرحوم آیت الله شیخ عباس قمی است که همه مردم ما ایشان را کاملا می شناسند؛ مفاتیح الجنان شیخ عباس قمی، در کنار قرآن در همه خانه ها هست

.شیخ عباس تألیفات زیادی دارد اما مفاتیح الجنان با همه آنها فرق می کند. نه اینکه بگوییم چون مفاتیح کتاب دعا است با همه فرق می کند؛ چون کتب ادعیه فراوانی هم قبل از مفاتیح و بعد از مفاتیح نوشته شده و در دسترس همگان هم قرار دارد؛ اما مفاتیح الجنان با همه کتاب ها حتی کتب ادعیه فرق می کند که جوری این مفاتیح برای مردم مطرح است و دارای اهمیت است که روایات مأثوره ادعیه معصومین را مردم ما فقط از مفاتیح می شناسند و قبول می کنند. علت اینکه این کتاب در بین مردم رواج پیدا کرده و ماندگار شده، اخلاص شیخ عباس قمی است، نه اینکه دیگران اخلاص نداشتند و کتاب هایشان مانده، نه، آدم وقتی به زندگی نامه شیخ عباس قمی نگاه می کند، در کنار همه تلاش ها، تدریس و تألیفی که دارد، این کتاب و این دعاها با یک اخلاصی، با یک سوزدلی جمع آوری شده که مردم ما دعا را فقط از مفاتیح می شناسند. چه کار کرده این اخلاص و ایمان و اعتقاد شیخ عباس با این دعا که راهی دل های مؤمنین کرده که ما غیر از مفاتیح کتاب دیگری را در باب دعاها نمی شناسیم؛ حتی خیلی از باسوادهای ما، دانشجویان ما و شاید طلبه های ما بعضا هم ندانند که کتاب ادعیه غیر از مفاتیح، چندین جلد وجود داشته و دارد اما مفاتیح با این اخلاص شیخ عباس قمی کاری کرده که ما در کنار قرآن حتما این مفاتیح را داریم. خدمت بزرگی که این بزرگوار به عالم اسلام خصوصا تشیع کرده، خداوند روحش را با شهداء و علما و اهل بیت محشور کند، ان شاءالله.

اما نکته پایانی روز یکشنبه سیزدهم جمادی الاولی سالروز شهادت جانگداز بی بی دو عالم حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیهاست؛ محضر قطب عالم امکان امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف، به محضر مقام معظم رهبری و همه شما برادران و خواهران و نمازگزاران عزیز عرض تسلیت و تهنیت دارم. ببینید، جایگاه حضرت زهرا با همه فرق می کند؛ با همه ائمه هم فرق می کند؛ حضرت زهرا هم خودش یک شخصیت بسیار بزرگی است؛ معصومه است، دارای مقام عصمت است؛ هم دختر رسول خداست و هم همسر امیرالمؤمنین و هم مادر ائمه معصومین علیهمم السلام ، هم اولین مدافع امامت و ولایت و هم اولین شهید راه ولایت است و شهادتش هم مظلومانه مظلومانه بوده، لذا ائمه علیهم السلام نسبت به مادرشان خیلی حساس بودند و برای مادرشان جایگاه و عظمت خاصی قائل بودند و هم بزرگان، احترام ویژه ای برای حضرت زهرا قائل بودند و ایام شهادت بی بی دو عالم را برای عزاداری سفارش می کردند. در بین مردم ما هم فاطمیه یک جایگاه خاصی دارد. من خواهش می کنم از عزیزان که بین فاطمیه اول و فاطمیه دوم فرق نگذارند، که بگویند فاطمیه اول مثلا روایتش ضعیف است، دوم قوی است یا برعکس، نه، هیچ فرقی ندارد. هر دو فاطمیه است و هر دو عزای مادر است. من نمی خواستم ذکر مصیبت کنم اما هر چه فکر می کنم نمی توانم از مادر بگذرم و بدون ذکر روضه و مصیبت بحثم را تمام کنم.

روز های آخر علی که به ملاقات فاطمه می آمد و حرف هایی که بین آنها رد و بدل می شد، یکی از حرف هایش این بود که علی جان! مرا شبانه غسل بده، شبانه کفن کن، شبانه دفن کن.

شب شد، جنازه مطهر فاطمه را برای غسل آماده کردند، اسماء میگوید من آب می ریختم، علی بدن فاطمه را غسل می داد، میگوید علی سفارش کرد که برو به بچه ها بگو کسی بلند بلند گریه نکند، همه مواظب باشند، نکند کسی صدای گریه بچه ها را بشنود و بیاید و آن وصیت فاطمه عملی نشود، میگوید من آب می ریختم، علی مشغول غسل دادن بود، آرام آرام، فضا خیلی آرام، اما یک دفعه دیدم علی دست از غسل دادن کشید، به تعبیر ما تکیه به دیوار غریبی داد، زانوی غم را در بغل گرفت، دارد زار زار گریه می کند، گفتم آقا جان! مگر خودت نفرمودی مواظب باش کسی با صدای بلند گریه نکند، صدا زد: اسماء دیگه طاقت نیاوردم، مشغول غسل دادن بودم، دستم به پهلوی …

عجباً لِحلمِ اللّه جَلَّ جَلالُه!

خدایا به عظمت فاطمه، به اشک چشم بچه های فاطمه، به اشک چشم علی کنار جنازه مطهر فاطمه، این اشک ها را از ما مگیر؛ ذخیره قبر و قیامت همه ما قرار بده؛

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ.

إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ ﴿۱﴾ فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ ﴿۲﴾ إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ ﴿۳﴾

صدق الله العلی العظیم

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته