السلام علیکم و رحمه الله أعوذ بالله السمیع العلیم من الشیطان اللعین الرجیم، بسم الله الرحمن الرحیم، الحمد لله ربّ العالمین، والصّلاهُ والسّلامُ علی سیّد الانبیاء والمرسلین حبیبِ اله العالمین أبی القاسم المصطفی محمّد، صلّی اللّه علیه و آلِه الطیبین الطاهرین، المعصومین المکرمین، الهداهِ المهدیین . اوصیکُم و نفسی بتقوی الله یاعِبادَالله. بحث ما راجع […]

السلام علیکم و رحمه الله
أعوذ بالله السمیع العلیم من الشیطان اللعین الرجیم، بسم الله الرحمن الرحیم، الحمد لله ربّ العالمین، والصّلاهُ والسّلامُ علی سیّد الانبیاء والمرسلین حبیبِ اله العالمین أبی القاسم المصطفی محمّد، صلّی اللّه علیه و آلِه الطیبین الطاهرین، المعصومین المکرمین، الهداهِ المهدیین .
اوصیکُم و نفسی بتقوی الله یاعِبادَالله.
بحث ما راجع به ویژگی های همسر خوب بود. عرض کردیم که اولین و مهم ترین ویژگی ایمان است؛ ایمان هم می تواند از اول تا آخر زندگی بماند و بیشتر هم شود و هم می تواند ویژگی های دیگر انسان را تقویت کند. مثلا ایمان تفاوت های فردی زن و شوهر را تعدیل می کند، فاصله طبقاتی بین زن و شوهر را تعدیل می کند، فاصله اخلاقی و رفتاری بین زن و شوهر را تعدیل می کند، مقداری این چند مطلب را واضح تر خدمت شما عرض کنم. زیبایی های افراد با همدیگر فرق می کند؛ چه بسا یکی از زن و شوهر نازیبا باشد، اگر یکی از طرفین زیبا و دیگری مثلا نازیبا باشد، ایمان این چالش را تعدیل می کند؛ ایمان کاری می کند که مرد مثلا اصلا نازیبایی زن را متوجه نشود و یا اینکه مشکلی نبیند و برعکس. اگر ایمان وجود داشته باشد، زن اصلا نازیبایی مرد را متوجه نمی شود یا به آن توجه نمی کند یا برایش مشکل ساز نیست. شاید این شخص در نظر دیگران خیلی نازیبا باشد، اما برای مرد بسیار زیبا و جذاب است. آن نور ایمان وقتی در دل بتابد با نور ایمان انسان به همسر و شریک زندگی نگاه کند خیلی از چالش ها به راحتی برطرف می شود. اگر ایمان نباشد احتمال این وجود دارد که همین زیبایی و عدم زیبایی باعث اختلاف شود، باعث دلخوری بین زن و مرد شود و چه بسا باعث دل زدگی هم شود که بعضا مشاهده می کنید باعث اختلاف و درگیری می شود و حتی خدای نکرده مرد یا زن به فکر همسر زیبا می افتد و چالش های دیگر هم به همین واسطه به وجود می آید یا اینکه چشم انسان به خاطر عدم ایمان به دنبال زیبا می گردد و آن وقت است که از همسر خود غفلت می کند و زندگی سرد می شود و اختلاف و خدای نکرده به طلاق هم می انجامد. یا فاصله طبقاتی، یکی از زن یا شوهر وضع مالی خانواده اش خوب نباشد، از طبقه متوسط جامعه باشد و دیگری شخص متموّل؛ این می تواند اختلاف ایجاد کند، طبیعی است، اگر انسان به مالش بنازد، به سرمایه اش بنازد و طرف مقابل مال و سرمایه نداشته باشد، این باعث اختلاف می شود؛ اما اگر ایمان وجود داشته باشد اصلا فقر و نداری برای انسان چالش ایجاد نمی کند، ایمان این را تعدیل می کند و نمی گذارد که باعث اختلاف شود. اخلاق نامناسب یکی از زن و شوهر گاهی به حدی می رسد که زن یا مرد را کلافه می کند. وقتی اخلاق در منزل خوب نباشد، نسبت به همسر خوب نباشد، زندگی را سرد و بی روح می کند چون تحمل بداخلاقی یک حدی دارد، اما اگر ایمان قوی باشد اینجا خیلی کارساز است، ایمان می تواند این بداخلاقی ها و چالش بداخلاقی را تعدیل کند.
حال عرض خواهم کرد به خاطر آن نور ایمان اصلا بداخلاقی برایش زیاد مهم نباشد، این ایمان هم می تواند آرام آرام اخلاق بد را اصلاح کند و هم ایمان می تواند آرام آرام آن اخلاق بد را قابل تحمل کند. مثلا شما در روایات می خوانید که هر مردی اخلاق بد زنش را تحمل کند و یا هر زنی اخلاق بد شوهرش را به خاطر خدا تحمل کند، پاداش های زیاد اخروی خدا به او می دهد. روایت در این باب زیاد است چون بحث ما اگر بخواهد وارد این مرحله شود زیاد طول می کشد، فقط اشاره می کنم. پاداش های اخروی برای تحمل بداخلاقی زن یا شوهر خیلی زیاد است.
اگر انسان ایمان داشته باشد به خاطر خدا این بداخلاقی را تحمل می کند و حرفی نمی زند و می سازد و این مشکل به راحتی برطرف می شود.

پس دقت کنید، اینجا ایمان است که باعث تحمل بداخلاقی می شود. آن وقت چه اتفاقی می افتد؟ اگر یکی از زن و شوهر بداخلاقی و ناسازگاری دیگری را تحمل کند، دیگر کانون خانواده به ریل اصلی اش برمی گردد و گرم می شود و هرگز سرد نمی شود. نور ایمان، شعله ایمان، گرمای ایمان، این دل سردی ها را تبدیل به گرمی می کند و نور می بخشد و حرارت می بخشد، زندگی و کانون خانواده همیشه گرم می ماند. بسیاری از مسائلی که امروز باعث اختلاف بین زن و شوهر می شود، خصوصا جوان ها و باعث طلاق می شود به خاطر عدم ایمان است. نمی گوییم مشکلات نیست، مشکلات و چالش ها با ایمان و اعتقاد و به خاطر خداوند تعدیل می شود، فروکش پیدا می کند، می شود انسان با ایمان اینها را تعدیل کند، چون ایمان قوی در زندگی بین زن و شوهر وجود ندارد، در زن و شوهر وجود ندارد، باعث اختلاف می شود و باعث درگیری ها و طلاق ها. اگر ایمان قوی وجود داشته باشد، نمی گوییم مشکل به وجود نمی آید، نه، مشکلات و چالش ها قابل تحمل و بلکه قابل حل خواهد بود. لذا در خواستگاری اینکه پسری به سراغ دختری می رود و دختر می خواهد جواب مثبت یا رد دهد، اولین معیار باید معیار ایمان باشد. اگر می خواهد جواب رد یا مثبت دهد، یا پسر می خواهد به خواستگاری برود یا نرود، قبول کند یا نکند، اولین معیار ایمان اگر باشد بقیه معیارها و ملاک ها نمی گوییم نباید ملاک شود، عرض خواهیم کرد، اگر در بقیه ملاک ها زن و شوهر یا پسر یا دختر دارای اشکال و ایراد باشند به راحتی با ملاک و معیار ایمان حل خواهد شد. نداری و فقر از چالش های امروزی است. شغل و عدم شغل و درآمد پسر یکی از معیار های متأسفانه اصلی امروز دختر و پسر شده است. خانه، زندگی، خودرو و ماشین و از این دست حرف ها جزو معیارهای اصلی امروز جوان های ما شده، به خاطر چیست؟ شما در گذشته خودتان، پدرها، مادرها، گذشتگان ببینید در هیچ یک از اینها شما اصلا معیار دارایی، سرمایه، خانه، زندگی، شغل، درآمد و ماشین مطرح نبوده، نه اینکه آن زمان نبوده و وجود نداشت، نه، مطرح نبوده، آنچه که به زندگی قوام می بخشد، گرما می بخشد، زندگی را پایدار و استوار می کند هرگز سرمایه نیست. هرگز زندگی، خانه و خودرو نیست. آنن ایمان اگر در درون انسان، در قلب انسان وجود داشته باشد به زندگی گرما می بخشد و همه مشکلات به راحتی حل می شود. امروز شما سراغ دارید خانه خودتان، اقوام و اهل محل، جوان های بسیار خوبی هستند که به سمت ازدواج نمی روند، جرأت خواستگاری کردن ندارند و به خودشان نمی دهند، به بهانه های مختلف. اولین چیزی که همه بچه ها حتی تحصیل کرده ها و بچه های خوب حزب اللهی هم مطرح می کنند که ماشین نداریم، شغل نداریم، درآمد نداریم، خانه و زندگی نداریم، چرا دختر مردم را بدبخت کنیم؟! ببینید مسئله اینجوری مطرح می شود، این واقعا اشتباه است، این نشانه عدم ایمان است، این نشانه عدم اعتماد به خداوند متعال است، نشانه عدم توکل به خداوند متعال است، اگر ایمان وجود داشته باشد بقیه مشکلات، نه اینکه مشکلات نباشد، قابل تحمل خواهد بود و انسان به راحتی از آن مشکلات عبور خواهد کرد. پس باید دقت کنیم اگر برای دختران ما، برای پسران ما می خواهیم خواستگاری کنیم یا خواستگاری بیایند، نه اینکه بی توجه باشیم و همین جوری رها کنیم، نه، اولین معیار برای ما باید ایمان باشد، اگر ایمان و تقوا وجود داشته باشد قرص و محکم بایستید و جواب مثبت دهید و قطعا خداوند متعال کمک خواهد کرد.
خدایا ایمان ما را قوی بفرما؛ خدایا ایمان ما را ایمان واقعی قرار بده؛ خدایا صفا، صمیمیت، عشق و محبت را هر روز در بین خانواده ها بیشتر بفرما؛ خدایا تا ما را نیامرزیدی از دار دنیا مبر؛ توفیق عبادت و بندگی و توفیق ترک معصیت به همه ما کرامت بفرما؛ خدایا به همه مریض ها، مریض های اهل اسلام، مریض های این جمع و منسوبین به این جمع و سفارش کرده ها شفا عنایت بفرما؛ لباس زیبای فرج به قامت رعنای امام عصر بپوشان؛ ما را از سربازان خوبش قرار بده؛ خدایا چشمان گنهکار ما را به جمال نورانیش روشن و منور بفرما؛ به مقام معظم رهبری صحت، سلامتی، تندرستی، طول عمر و نفوذ کلمه عنایت بفرما؛ مقام شهداء و امام شهداء عالیست، متعالی بفرما؛ خدایا همه گذشتگان مؤمنین و مؤمنات ببخش و رحمت فرما. بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
وَالْعَصْرِ ﴿۱﴾ اِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ ﴿۲﴾ إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ ﴿۳﴾
صدق الله العلی العظیم

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله و الصلاه و السلام علی رسول الله و آله ال الله واللعن الدائم علی اعدائهم اعداءالله من الان الی یوم لقاءالله. اللهم صل و سلم و زِد و بارک علی علیٍ أمیرالمومنین و وصی رسول رب العالمین، و علی فاطمه الزهرا سیده نساءالعالمین، و علی الحسن و الحسین سیدی شباب اهل الجنه و علی علی بن الحسین و محمدبن علی و جعفربن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمدبن علی و علی بن محمد والحسن بن علی و الحجه القائم المنتظر عجل الله تعالی فرجه و سهل الله مخرجه.
مجددا خودم و همه شما نمازگزاران، برادران و خواهران را به رعایت تقوای الهی دعوت میکنم.
اولین مناسبت اینکه روز یکشنبه هشتم ربیع الثانی سالروز ولادت باسعادت آقا امام حسن عسکری علیه السلام است. این میلاد باسعادت را به محضر قطب عالم امکان امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف، به مقام معظم رهبری و خدمت همه شما برادران و خواهران عزیز تبریک عرض میکنم.
دوران امامت امام عسکری علیه السلام دوران بسیار سخت و حساسی بوده، یک دوره کوتاه ۶ ساله امامت دارد؛ اما این دوره ۶ ساله، دوره بسیار حساسی است؛ به خاطر اینکه شرایط سیاسی آن زمان، شرایط بسیار سختی بوده و از طرفی به خاطر اینکه هر چه به عصر غیبت نزدیک می شویم می بینیم که خلفا نسبت به امامان معصوم و نسبت به شیعیان سخت گیری بیشتری دارند. به خاطر همان قضیه ای که قبلا خدمتتان عرض کردم و همه عزیزان مستحضر هستند که در روایات بشارت آمدن منجی در بین معصومین و از فرزندان پیامبر اعظم و فاطمه زهرا بالاخص از فرزندان امام عسکری داده شده بود. پس هم مسائل سیاسی و اجتماعی فضا را بر امام عسکری سخت کرده بود و هم تولد منجی فضا را برای سخت گیری مهیا کرده بود. به طوری که از مدت ۶ سال امامت حضرت، ۳ سال را حضرت در زندان بودند. مراقبت بسیار شدید بود؛ با توجه به مراقبت ها و حساسیت های بسیار شدیدی که نسبت به امام عسکری داشتند ولی امام کارهای سیاسی، فرهنگی و علمی شان را متوقف نکردند. دست از فعالیت نکشیده بودند، هم فعالیت های سیاسی داشتند، با همان روش پیشین سیاسی سازمان وکالت، حضرت کار می کردند و هم فعالیت های اجتماعی و فرهنگی و هم فعالیت های علمی داشتند. کاری که همه ائمه انجام می دانند و امام عسکری مستثنی نبودند و با وجود شرایط بسیار سخت اما فعالیت هایشان پابرجا بوده است. ان شاءالله هرچه زودتر زائر قبر مطهرش باشیم، ان شاءالله.
مناسبت بعدی اینکه روز سه شنبه دهم ربیع الثانی سالروز وفات حضرت معصومه سلام الله علیها است. به محضر همه شما عزیزان، به محضر مقام معظم انقلاب و ساحت مقدس قطب عالم امکان امام عصر خصوصا به محضر مبارک امام رضا علیه السلام عرض تسلیت دارم.
داستان سفر حضرت معصومه را همه شما می دانید اما نکته جالبی که در این سفر وجود دارد این است که حضرت معصومه در این سفر برای دیدار با امام زمانش کار زینبی کردند. اگر این سفر را صرفاً سفر دیدار برادر معنا کنیم، خب یک سفری است که آدم از یک جا حرکت می کند و به مقصد می رسد. اما اگر سفر برای دیدار امام زمان باشد، برای کار سیاسی و برای کار اعتقادی باشد قطعا سفر از یک نقطه به یک نقطه دیگر ختم نمی شود؛ قطعا سفر با یک اهداف خاص شروع می شود و لحظه لحظه سفر هم در پی به هدف رسیدن است. حال چه به مقصد انسان برسد و نرسد، به هدفش می رسد. کار زینبی حضرت معصومه این بود که همانند حضرت زینب که در کاراوان اسرا شهر به شهر، دیار به دیار می رفت و امام حسین را معرفی می کرد و از اهداف امام حسین می گفت و دشمن را رسوا می کرد؛ حضرت معصومه هم پیام غربت و پیام مظلومیت امام رضا را شهر به شهر به مردم اعلام می کردند و شهر به شهر مخالف خود و ائمه معصومین علیهم السلام را به مردم گوشزد می کردند. مخالفت با حکومت بنی عباس جزو وظایف حضرت معصومه بودند که به مردم بگویند و مردم روشن کنند که اگر حرکتی کرد و اگر برادر را به زور به ایران آوردند و اگر او هم این سفر را دارد طی می کند به چه خاطر است؟ افشاگری و روشن کردن مردم کار زینبی حضرت معصومه سلام الله بوده، تا اینکه در ساوه توقف می کنند، روایات مختلف است یا بر اثر سم یا بر اثر مریضی قدیگر قادر به ادامه حرکت و سفر نشدند و به قم آمدند و آن هم با اهداف خاص و پس از هفده روز دیده از جهان فرو بستند و قم را به برکت وجودشان مفتخر و پربرکت کردند و قم به برکت وجود حضرت معصومه سلام الله علیها آشیانه آل محمد شد. و شد مرکز شیعیان و مرکز اسلام و مرکز خدمات به اسلام و مسلمین و تشیع. ان شاءالله هر چه زودتر زائر قبر بی بی دو عالم فاطمه معصومه در قم باشیم، ان شاءالله.

نکته پایانی اینکه روز سه شنبه بیست و هفتم آذر سالروز شهادت حضرت آیت الله دکتر مفتح و روز وحدت حوزه و دانشگاه است. یاد و نام شهید دکتر مفتح را گرامی می داریم و به همه حوزویان و دانشگاهیان این روز را تبریک عرض می کنیم. حوزه و دانشگاه دو نهاد مستقل به هم پیوسته هستند. در چه چیز ؟ در رشد و تعالی و سعادتمندی جامعه اسلامی. اگر جامعه اسلامی بخواهد به رشد و تعالی و سعادتمندی برسد این دو نهاد مستقل باید به هم پیوسته و در کنار هم حرکت کنند و کار کنند. جامعه اسلامی هم نیاز به حوزه دارد و هم نیاز به دانشگاه. حوزه و دانشگاه دو بال پرواز و دو نیروی قدرتمند پیش برنده نظام اسلامی هستند.
دقت کنید حوزه متکفل دین مردم است و دانشگاه متکفل دنیای مردم. باز هم بیشتر دقت کنید این را که عرض کردم به معنای بیگانگی از هم نیست؛ یعنی معنایش این نیست که حوزه کاری به دنیای مردم ندارد و دانشگاه هم از دین مردم خبر ندارد، نه، هرگز به این معنا نیست. بحث، بحث کارکرد و تخصص هاست. کارکرد حوزه و تخصص حوزه در حوزه دین است که قطعا دین بدون دنیا معنا ندارد، دین بدون دنیا ما نداریم. دقت کنید کسی ادعا کند که من می خواهم فقط دین داشته باشم، دیندار باشم، اصلا به دنیا و مافیها کاری ندارم، امکان ندارد. دنیا باید باشد که انسان در دنیا دیندار باشد تا دینداریش به اثبات برسد. پس اگر حوزه مکفل دین مردم است بی خیال از دنیا نیست. بی اهمیت نسبت به دنیای مردم نیست. عینا در دنیای مردم باید به دین مردم برسد.
کارکرد و تخصص دانشگاه در حوزه دنیا و نیازها و پیشرفت های مادی، صنعتی و تکنولوژی است که باز این هم بدون دین فایده ای ندارد. رشد صنعتی بدون دین بی معناست. رشد تکنولوژی بدون دین فاجعه آور است، خسارت بار است. پس دانشگاه و حوزه دنیا و مسائل دنیوی هم بدون دین فایده ای ندارد. پس باید این دو تخصص در کنار هم و با هم باشند تا جامعه اسلامی به صلاح و سعادت برسد. دشمن متوجه این قضیه شده و از سال های قبل به فکر این افتاده و اقدام عملی هم کرده، خیلی هم تلاش کرده که باید بین این دو قشر و این دو نهاد اختلاف ایجاد کند تا به هدف خودش برسد. دشمن به دنبال اهدافی است، آنچه که مانع رسیدن دشمن به هدف می شود این است که حوزه و دانشگاه در کنار هم باشند. این برای دشمن خیلی سخت بوده، به دنیال ایجاد اختلاف بوده تا به هدفش برسد. به حدی دشمن کار کرد که این دو نهاد متأسفانه در گذشته در مقابل هم قرار گرفتند. حوزه در مقابل دانشگاه، دانشگاه در مقابل حوزه ایستاد. حوزه، دانشگاه را قبول نداشت، دانشگاه حوزه را قبول نداشت و حرف های بسیار زیاد که الحمدلله بعد از انقلاب با اهتمامی که حضرت امام رحمه الله علیه داشتند و مقام معظم رهبری و بزرگان دین، هر روز دارد این وحدت و انسجام بیشتر می شود و این دو نهاد هر روز دارند بیشتر به هم نزدیک تر می شوند. یک نکته را هم تذکرا عرض کنم، وحدت حوزه و دانشگاه هرگز به این معنا نیست که حوزویان بروند در دانشگاه و دانشگاهیان بیایند در حوزه و دروس هم را بخوانند. هرگز به این معنا نیست که اگر بخوانند مشکلی ایجاد نمی کند. وحدت به این معناست که این دو بال پروازِ قدرتمندِ نیرومندِ پیش برنده جامعه اسلامی باید به موازات هم و در کنار هم حرکت کنند و نظام و مردم را در ریل نظام اسلامی و انقلاب اسلامی و جامعه بالنده قرار دهند و هر دو باهم حرکت کنند تا ان شاءالله به مقصد و سعادتمندی برسند، انشاءالله.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ (۱) اللَّهُ الصَّمَدُ (۲) لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ (۳) وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوًا أَحَدٌ (۴)
صدق الله العلی العظیم
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته