السلام علیکم و رحمه الله أعوذ بالله السمیع العلیم من الشیطان اللعین الرجیم، بسم الله الرحمن الرحیم، الحمد لله ربّ العالمین، والصّلاهُ والسّلامُ علی سیّد الانبیاء والمرسلین حبیبِ اله العالمین أبی القاسم المصطفی محمّد، صلّی اللّه علیه و آلِه الطیبین الطاهرین ، المعصومین المکرمین، الهداهِ المهدیین . اوصیکُم یاعِبادَالله و نفسی بتقوی الله. بحث ما […]

السلام علیکم و رحمه الله
أعوذ بالله السمیع العلیم من الشیطان اللعین الرجیم، بسم الله الرحمن الرحیم، الحمد لله ربّ العالمین، والصّلاهُ والسّلامُ علی سیّد الانبیاء والمرسلین حبیبِ اله العالمین أبی القاسم المصطفی محمّد، صلّی اللّه علیه و آلِه الطیبین الطاهرین ، المعصومین المکرمین، الهداهِ المهدیین .
اوصیکُم یاعِبادَالله و نفسی بتقوی الله.
بحث ما در باب همسر خوب است، تعریفی از همسر خوب ارائه کردیم، هم از منظر انسانی و هم از باب زن و شوهری و زوجیت و عرض کردیم که از منظر دین، هر دو نگاه و هر دو تعریف مورد تایید است به خاطر اینکه زوجین اولا انسان هستند و ثانیا زن و شوهر هستند. حال مختصرا خصوصیات و معیارهای همسر خوب و شایسته را از منظر دین بیان و بررسی می کنیم. اما دو نکته اول عرض کنم، نکته اول اینکه معیار های همسر خوب و شایسته خیلی زیاد است و فرصت ما هم اندک و بنای ما بر اختصار است، اما چندتا از آن معیارهایی که شاخص تر و برجسته تر هستند را خدمتتان عرض می کنیم و توضیح هم بسیارمختصر تقدیم شما عزیزان خواهیم کرد؛ نکته دوم اینکه در بیان معیارها معمولا زن و مرد را جداگانه می آورند، مثلا معیارهای زن خوب چیست؟ و شاخص های شوهر خوب چیست؟ اگر ما بخواهیم اینطو بیان کنیم فرصت بسیار زیادی می طلبد که عرض کردیم بنای ما بر اختصار است و سعی می کنیم مشترکات را عرض کنیم مگر در بعضی از مواردی که نیاز است اختصاصا راجع به خصوصیات زن یا شوهر به صورت جداگانه مطالبی را عرض کنیم، ولی سعی ما بر این است که مشترکات را عرض کنیم. اولین ویژگی همسر خوب، ویژگی ایمان است، داشتن ایمان است. زن و شوهر هر دو باید مؤمن باشند، باید اهل ایمان باشند؛ حال اولین سوال اینجاست که اگر ایمان نداشته باشند، اینها ازدواج نمی توانند بکنند؟ خیلی ها اصلا مسلمان نیستند، ازدواج کردند و زندگی کردند و دارند زندگی می کنند اما ما گفتیم به عنوان یک مسلمان، خصوصا شیعه می خواهیم از منظر دین بررسی کنیم، چون نگاه ما، نگاه دینی است اولین معیار برای ازدواج و برای زن و شوهر، ایمان است؛ حال چرا اولین است را عرض می کنیم، پس اولین معیار از منظر دین این است که زن و شوهر هر دو باید مؤمن و اهل ایمان باشند، اصلی ترین و ماندگارترین خصوصیت از خصوصیات همین است، ایمان. به خاطر اینکه اکثر خصوصیات و اکثر معیارها و ویژگی ها بعد از یک مدتی که از زندگی می گذرد، تغییر می کند؛ برخی از احساسات در زندگی آرام آرام فروکش می کند، برخوردهای احساسی و عاطفی در اوایل زندگی بسیار زیاد است، اما وقتی انسان از شروع زندگی فاصله می گیرد، زمان به درازا می کشد، آن احساسات اولیه به صورت کاملا طبیعی فروکش می کند، نه اینکه از بین برود، آن احساسات و عواطف اولیه کم رنگ می شود، به تعبیری زن و شوهر وارد اصل زندگی می شوند و آن فروعات یواش یواش کم رنگ می شود یا به تعبیر دیگر وقتی زندگی، زمانی از آن می گذرد، اصل زندگی روی ریل قرار می گیرد، وقتی روی ریل قرار گرفت و حرکت کرد به سمت هدف دارد پیش می رود، آن وقت آن احساسات آرام آرام کم می شود و زن و شوهر به واقعیت زندگی نزدیک تر می شوند. دقت کنید، ابتدا احساس و عاطفه زیاد است وقتی روی ریل زندگی قرار گرفتند، زندگی قوام پیدا کرد، زندگی وقتی محکم شد، انسان به واقعیت نزدیک می شود. باید با واقعیت زندگی بسازد، با سختی زندگی بسازد، با گرمی و سردی زندگی بسازد، با ناملایمات بسازد، با چالش ها بسازد، با واقعیاتی که در زندگی وجود دارد این زندگی را قوام می بخشد و انسان به آن واقعیت بیشتر نزدیک می شود.

مثلا زیبایی، هیکل و تناسب اندام، غرایز طبیعی، الهی و خدادادی و از این دست مسائل، اوایل زندگی شاید برای هر دو طرف، زن و شوهر، اینها خیلی خیلی مهم باشد، خیلی برای طرفین مهم باشد و در زندگی هم شاید بسیار تاثیرگذار باشد، ولی بعد از مدتی اینها جزو اولویت ها در زندگی نیست. دقت کنید چه عرض می کنم، نه اینکه فایده ای ندارد، به درد نمی خورد و باید کنار گذاشت، نه! اوایل برای زن و شوهر یا دختر و پسر اینها از اولویت هاست، ولی وقتی زندگی قوام پیدا کرد، روی ریل قرار گرفت، زندگی به واقعیت نزدیک شد، اینها دیگر از اولویت می افتد، دیگر اولویت اول و دوم زندگی زن و شوهر نیست. ابتدا جوانی است و آن شور و هیجان و احساس و عاطفه و بعدا یواش یواش اینها کم رنگ می شود، از اولویت می افتد. علاوه بر این در درازمدت بخاطر فعل و انفعالاتی که در زندگی به صورت طبیعی پیش می آید، به خاطر حوادث زندگی و اتفاق هایی که در زندگی برای هر فرد می افتد، به خاطر شرایط و مناسبات زناشویی که هرچه از عمر زندگی می گذرد، انسان، هم زن و شوهر آن حالت طبیعی و اولیه را از دست می دهد و آن حالت جوانی ازش گرفته می شود و بعدا این زن و شوهر دارای فرزند و بعدا هم نوه می شوند، شراط زندگی به کلی عوض می شود، همچنان که این زندگی زمانش می گذرد و شرایط به صورت طبیعی عوض می شود، خیلی از ویژگی ها به صورت طبیعی خودبه خود تغییر می کند، انسان چه بخواهد و چه نخواهد، حتی اگر بخواهد خودش را به تعبیر امروزی به روز هم کند و تلاش کند که بعضی از آن احساسات را و شرایط اولیه را حفظ کند، شرایط طبیعی زندگی او را وادار می کند که تن به خیلی از مسائل طبیعی بدهد لذا این تغییر و تحول در زن و شوهر کاملا طبیعی است. ببینید اندام انسان، هیکل انسان، زیبایی انسان و نشاط انسان به صورت کاملا طبیعی تغییر می کند هرچند انسان در دراز مدت و میانسالی بخواهد همان زیبایی و همان نشاط و همان شور و حال را داشته باشد، قطعا همه اعتراف خواهند کرد و خواهند گفت که مثل روز اول نیست، پس این احساس اولیه و آن نگاه اولیه خودبه خود تغییر می کند، غرایز طبیعی و خدادادی انسان کاملا پس از چند سال که می گذرد، تعدیل می شود و آن احساسات و شور و هیجان اولیه قطعا دیگر وجود ندارد. دقت کنید، اینکه عرض کردم اولین معیار و شاخصه، ایمان است؛ به خاطر اینکه خیلی از شاخص هایی که الان اشاره کردم بعدا اگر فرصت شد عرض خواهم کرد، اینها تغییر می کند، کم می شود، تعدیل می شود و گاهی هم امکان دارد حتی به صفر هم برسد ولی آنچه که می تواند از اول تا آخر ثابت و بدون تغییر بماند و به زندگی قوام ببخشد، ایمان است. ایمان است که از اول تا آخر هم می ماند، هم می تواند هرچه می گذرد، قوی تر شود، تقویت شود. عرض کردم بسیاری از شاخص ها اگر انسان بخواهد نمی تواند زیادترش کند، نمی تواند تقویت کند، زیبایی به همین صورت است، قدرت انسان، جسم انسان، غریزه انسان خودبه خود فروکش می کند اما ایمان چه؟ ایمان، انسان میتواند با آن کاری کند نه مثل روز اول تا آخر بماند، نه! بلکه می تواند آن را تقویت کند، آنچه که ثابت است و میتواند بیشتر هم شود و قوام بیشتری پیدا کند، ایمان است؛ لذا در خواستگاری ها برای دختر و برای پسر، اولین معیار و شاخصه ای که دین معرفی می کند، ویژگی ایمان است که باید حواس همه ما جمع باشد، بعدا عرض خواهم کرد که چگونه می شود در این گونه موارد روی این شاخصه تأکید کرد و این شاخصه را اولین شاخصه و معیار قرار داد و بقیه معیارها را به تبع این شاخصه و معیار تنظیم کرد تا زندگی آینده دچار مشکل نشود.
خدایا همه ما را جزو مؤمنین واقعی قرار بده؛ خدایا ما را جزو انسان های خوب قرار بده؛ ایمانم ما را هر روز بیشتر بفرما؛ خدایا یک آن و کمتر از آنی ما را به خودمان وامگذار؛ خدایا همه ما را اهل عبادت و بندگی قرار بده؛ توفیق عبادت و بندگی و توفیق ترک معصیت به همه ما کرامت بفرما؛ تا ما را نیامرزیدی از دار دنیا مبر؛ خدایا به همه مریض ها، مریض های اهل اسلام، مریض های این جمع، منسوبین به این جمع و سفارش کرده ها شفا عنایت بفرما؛ خدایا فرج امام زمان نزدیک بفرما؛ ما را از سربازان خوبش قرار بده؛ به مقام معظم رهبری، صحت و سلامتی، تندرستی، طول عمر و نفوذ کلمه عنایت بفرما؛ خدایا مقام شهداء و امام شهداء عالیست، متعالی بفرما؛ پروردگارا کید، مکر، توطئه و نقشه دشمنان به خودشان برگردان؛ شرّ دشمنان به خودشان برگردان؛ پروردگارا همه گذشتگان، مؤمنین و مؤمنات ببخش و رحمت فرما.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
وَالْعَصْرِ ﴿۱﴾ ِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ ﴿۲﴾ إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ ﴿۳﴾
صدق الله العلی العظیم

بسم الله الرحمن الرحیم
نَحمدُه و نستعینه و نؤمنُ به و نتوکلُ علیه و نشهدُ اَن لا اله الا الله وحده لاشریک له و أنّ محمداً عبده و رسوله ارسله بالهدی و دین الحق، اللهم صلّ و سلّم و زِد و بارک علی علیٍ أمیرالمومنین و وصیّ رسول رب العالمین و علی فاطمه الزهراء سیده نساءالعالمین و علی الحسن و الحسین سیّدی شباب اهل الجنه و علی علی بن الحسین و محمدبن علی و جعفربن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمدبن علی و علی بن محمد والحسن بن علی و الحجه القائم المنتظر عجّل الله تعالی فرجه و سهّل الله مخرجه.
مجددا خودم و همه شما نمازگزاران، برادران و خواهران را به رعایت تقوای الهی دعوت میکنم.
اولین مطلب راجع به حادثه تروریستی و حمله انتحاری چابهار است؛ حمله اینچنینی اولا برای برهم زدن نظم و امنیت جمهوری اسلامی است و ثانیا برای ایجاد اختلاف و دامن زدن به اختلاف است که مطمئنا این گونه حملات و انفجارها نمی تواند امنیت کلی نظام ما را زیر سوال ببرد، کسی منکر این نیست که اینها مخلّ امنیت است اما امنیت نظام ما قطعا فراتر از اینهاست؛ برای ما اینگونه حمله های تروریستی واقعا خسارت است، از دست دادن عزیزان برای ما واقعا سخت است، چند شهید و بیش از چهل مجروح، اینها تعداد کمی نیست، همه ناراحت هستند ولی اینها در امنیت کشور و در اتحاد و هم دلی ملت ما خللی ایجاد نمی کند. فقط یک چیز در ملت ما ایجاد می کند و آن نفرت و کینه از دشمنان انقلاب است.
ما هم این حادثه تروریستی را محکوم می کنیم، برای مجروحین این حادثه آرزوی شفا و سلامتی داریم و به روح شهدای این حادثه درود و سلام و صلوات می فرستیم.
مطلب بعدی اینکه امروز ۱۶ آذر روز دانشجو است که به همه دانشجویان عزیز و خانواده های محترم آنها عرض تبریک دارم؛ امروز دانشگاه واقعا مرکز و مبدأ تحولات به حساب می آید و دانشجو به عنوان عنصر فعال عرصه های علمی و سیاسی و اجتماعی است؛ به تعبیری می شود گفت که دانشگاه ضرب آهنگ سیاسی جامعه و دانشجو ضربان نبض حیات سیاسی جامعه است. شاید بشود اینطور گفت که در تحولات سیاسی و اجتماعی کشور، اولین آلارم و زنگ هشدار و بیداری و موضع گیری از دانشگاه به گوش می رسد. دقت کنید، که می شود گفت دانشجو چشم بیدار و حساس و بینای جامعه ماست؛ اما نکته ای که همه باید به آن توجه کنند و باید به آن دقت کرد این است که سرآغاز جنبش دانشجویی و حرکات سیاسی دانشجویان و مواضع سیاسی آنها، استکبارستیزی بوده است. نقطه آغازین حرکت دانشجویی استکبارستیزی در ۱۶ آذر سال ۳۲؛ به آنجا برمی گردد. نقطه اصلی در اینجا استکبارستیزی است. شما اگر همه شاخص ها و مؤلفه های دانشجویی را در جنبش ها و حرکات و مواضع کنار هم بگذارید اولین چیزی که خودنمایی می کند و به عنوان سنگ بنای این حرکات می شود نام گذاری کرد، استکبارستیزی است. آن هم در چه زمانی؟ بعد از کودتای ۲۸ مرداد سال ۳۲٫ فضای حاکم بر کشور آمریکایی است، فضای حاکم بر کشور، فضای بعد از کودتای آمریکایی انگلیسی ۲۸ مرداد است؛ این فضا، فضای بسیار سنگینی است؛ اما دانشجوی انقلابی تسلیم فضا و فضاسازی ها نشده و امروز هم دانشجو نباید تسلیم فضا و فضاسازی ها و جوّ و جوسازی ها شود. فضای مسموم و جوّ خفقان کودتای ۲۸ مرداد از یک طرف، حضور نیکسون معاون ریئس جمهور وقت آمریکا از طرف دیگر؛ اینها می توانست یک عامل و یا دو عامل بازدارنده باشد، یعنی این فضا نه تنها مناسب مقاومت نبود بلکه می توانست در بین مردم و دانشجویان رعب و وحشت ایجاد کند؛ ولی دانشجو براساس رسالتی که بر دوش داشته و دارد در مقابل آمریکا می ایستد. هم کودتا و آن فضای کودتا و هم حضور معاون رئیس جمهور وقت آمریکا، می ایستد و ۱۶ آذر را به نام خودشان رقم می زنند.

۱۶ آذر یعنی مقاومت؛ این مقاومت به نام آنها رقم می خورد و ماندگار می شود. امروز دانشجویان عزیز باید بدانند که البته می دانند، که بعد از تحصیل علم و معرفت و کسب اخلاق، که اینها اصلی ترین وظیفه دانشجو است؛ دقت کنید، اولین و اصلی ترین وظیفه دانشجو، تحصیل علم، معرفت و اخلاق است. حال بعد از این، بزرگترین وظیفه شان ایستادگی در مقابل استکبار با شاخصه و معیار دین، انقلاب اسلامی و ولایت فقیه است. مقاومت دانشجو و دانشجویان حتما باید این سه شاخصه دین، انقلاب و ولایت فقیه را داشته باشد. حال ببینید آفتی که امروز جامعه ما را تهدید می کند، آفتی که امروز جامعه دانشجویی ما را تهدید می کند، این است که نکند ۱ـ از آرمانهای انقلاب فاصله بگیریم و دور شویم. این دارد ما را تهدید می کند که نکند ما آرام آرام از آن آرمانها دور شویم. ۲ـ به بهانه فعالیت های سیاسی در دام احزاب سیاسی بیفتیم، این خطرناک است. ۳ـ به تحصیل و تهذیب کم اهمیت دهیم. اینها آفتی است که ما را تهدید می کند؛ لذا باید حواس همه ماها جمع باشد، خانواده ها جمع باشد، خصوصا حواس دانشجویان باید جمع باشد. اولین مهم در دانشگاه برای دانشجویان تحصیل و تهذیب است. این دو باید با هم باشد؛ تحصیل و تهذیب. دومین مهم پایبندی به آرمان ها و دستاوردهای این انقلاب و سوم اینکه، حضرت آقا هم زیاد روی این قضیه تاکید دارند، بله سیاسی باشید اما سیاسی کاری نکنید. دانشجو سیاسی باید باشد اما سیاسی کاری ممنوع است. وارد جناح های سیاسی شدن و وارد بازی های سیاسی شدن، این سمّ خطرناک برای دانشگاه و دانشجویان ما است. این خطری که ما را تهدید می کند بحث باند بازی ها و جناح بازی ها در دانشگاه است. دانشجو باید سیاسی باشد اما جناح سیاسی، بازی های سیاسی یک خطر است و نکته پایانی در این قضیه اینکه باید با معیار دینی و انقلابی کار کند و حرکت کند. باز تاکید می کنم، دانشجو که بخواهد کار کند، حرکت کند، چه سیاسی، چه اجتماعی و چه فرهنگی باید با معیار دینی و انقلابی باشد. یعنی با معیار ولایت فقیه. چرا؟ چرا می گوییم این معیار خلاصه می شود در ولایت فقیه؟ که هم دین است و هم انقلاب اسلامی و هم آرمان ها وهم دستاوردها؟ به خاطر اینکه امروز معیار دین و معیار انقلاب ولایت فقیه است. به خاطر اینکه ولی فقیه هم نماینده دین است و یک عالِم است، یک مرجع جامع الشرایط است، او کسی است که حکم عام از امام زمان دارد. ولی فقیه و مرجع نیابت از دین و امام معصوم دارد؛ لذا اگر زیر پرچم ولایت باشد آن معیار دین رعایت شده و هم اینکه ولی فقیه رهبر این نظام است؛ وقتی رهبر شد، می شود محور، می شود معیار، که همه چیز در یک کشور باید حول محور رهبر باشد؛ لذا اگر عنوانی که ما می کنیم باید محوریت در نظام با ولایت فقیه باشد به این خاطر است که هم دین تأمین می شود و هم دنیا و هم نظام سیاسی و اجتماعی. این شاخص هایی است که باید دانشجویان ما داشته باشند و البته همه مردم باید این گونه باشند؛ اگر بخواهیم که نظام ما، نظام اسلامی و نظام انقلابی باقی بماند و اگر ما این اراده را داریم که این انقلاب را به سرانجام برسانیم و دست از آرمان ها و دستاوردها نکشیم و یک پله و ذره هم عقب نشینی نکنیم و آنچه بنیانگذار این نظام و رهبر انقلاب ترسیم کرد عملی کنیم و ان شاءالله این پرچم را به دست امام زمان برسانیم، من فکر میکنم غیر از این راه دیگری وجود ندارد. شاید کسی بتواند یک عنوان دیگری پیدا کند، کسی منکر عنوان های دیگر نمی شود اما قطعا آنها راه انحرافی است و مقصد انحرافی است که سر از ناکجاآباد در می آورد. در نظام اسلامی، در انقلاب اسلامی اگر می خواهیم موفق شویم، اگر می خواهیم راه به جایی ببریم، اگر می خواهیم به مقصد برسیم، در نظام اسلامی ولایی غیر از این راه، راه دیگری وجود ندارد. ان شاءالله که همه ما تا آخر در همین مسیر ثابت قدم بمانیم. همچنان که امروز و دیروز یار امام بودیم، یار رهبری هستیم. ان شاءالله جزو یاوران صدیق و مخلص امام زمان هم باشیم، ان شاءالله.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ ﴿۱﴾ فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ ﴿۲﴾اِِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ ﴿۳﴾
صدق الله العلی العظیم
و السلام علیکم و رحمه الله و برکاته